تو را در مثنوی پیدا نکردم / حضوری دیگری پیدا نکردم / سرودم هر غزل تنها بودی / برایت ثانوی پیدا نکردم
به کدامین شهر نگاهت بخشم دل بی تابم را / تو تمنای دلی هر شب و هر خوابم را
نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب / غم اشک دلم آهسته میگفت / پریشان از فراق یارم امشب
دلم زیباترین دلهاست امروز / درون این عالم غوغاست امروز / دلم را در طبق پنهاده بودم / دهم آن را به دست یار امروز
فدایت ای گل زیبای هستی، نمیدانم کجا بی من نشستی / قشنگی های فردایم تو هستی، یگانه گنج دنیایم تو هستی
گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم / داروی دردم گر تویی، در اوج بیماری خوشم
اتل متل تو ماهی / غم نخوری الهی / برات پیامک نوشتم / نگی که تو بی وفایی
ویکتور هوگو میگه: من نمیگویم که هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد! اما اعتقاد دارم برای بار دوم هم باید نگاه کرد
همیشه غمگین ترین و رنجورترین لحظات توسط کسی ساخته میشه که شیرین ترین و شاد ترین لحظات را برای او ساخته است